دسترسی سریع

معرفی استان
استان خراسان رضوي با وسعتي حدود 128420 کيلومترمربع معادل 7.8  درصد مساحت کل کشور ومتشکل از 19شهرستان ،62 بخش ،163 دهستان و8861 آبادي جمعيتي معادل 4777 هزار نفر رادرخود جاي داده است. ازجمعيت فوق 2909 هزار نفر معادل 60.1 درصد درمناطق شهري و1858 هزار نفر معادل 38.9 درصد درمناطق روستايي استان ساکن هستند .
به رغم تقسيم استان،شاخصها حاکي ازآن است که استان خراسان رضوي همچنان از جايگاه مناسبي دراقتصاد کشور برحوردار مي باشد.

.:: پيشينه تاريخي خراسان
استان پهناور خراسان با ساختار گونه گون و کهن زمين شناسي ، اقليم متنوع و جاذب ، موقعيت ويژه جغرافيايي ، بي گمان از قديمي ترين دوران حيات بشري ، بستر فعاليتهاي بشري ، بستر فعاليتهاي معيشتي ، بازرگاني و نظامي عمده بوده است ، به دليل همين موقعيت خاص ، کهن ترين ، معروفترين و طو لاني ترين راه ارتباطي بين شرق و غرب يعني (( جاده تاريخي ابريشم )) از طريق خراسان شرق را به غرب مرتبط مي سازد.
تنوع جغرافيايي سرزمين خراسان با وجود آب و هواي کويري و گرم در بخش جنوبي و معتدل کوهستاني در شمال استان و به طور پراکنده در مرکز ، با ارتفاعات قابل توجهي نظير بينالود ، هزار مسجد ، کپه داغ ، قهستان و زمينه اي مناسب براي استقرار بشر از قديمي ترين ايام و جذب اقوام وطوايف متعدد در دورانهاي مختلف بوده است .، سرزميني که نواحي مختلف آن عرصه رويش انواع نباتات مناطق سردسيري و گرمسيري از قبيل گندم ، برنج، بادام ، سيب ، انگور ، پسته ، خرما ،و است.                        
مناطقي از آن استعداد پرورش انواع مختلف حيوانات اهلي و وحشي نظير پلنگ ، گرگ ، شتر . اسب ، آهو ، گوسفند . بز و داراست.
قديمي ترين آثار حيات انساني در ايران ، شامل تعدادي ادوات و دست افزارهاي سنگي . با قدمت تخميني 800 هزار سال قبل ، متعلق به دوران پارينه سنگي قديم ، از بستر رودخانه کشف رود مشهد بدست آمده است . در حالي که قديمي ترين مکانهاي استقرار انسان ، حداکثر با قدمت 100 هزار سال در نواحي ديگر ايران نظير آذربايجان ، لرستان و شناسايي شده اند .
دومين مکان از نظر قدمت ، پناهگاه سنگي (غار) ((خونيک)) در نزديکي بيرجند است که متعلق به دوره پارينه سنگي ميانه با قدمتي بين 50تا60 هزار سال مي باشد . از آن پس آثار و شواهد زندگي بيشماري از دوران نوسنگي تا آغاز دوران تاريخي در جلگه مشهد ، دره اترک عليا (قوچان) ، جلگه درگز ، بجنورد ، تربت حيدريه ، بيرجند و شناسايي شده اند اين شواهد و آثار به اقوام و ساکنان اوليه و بوميئ خراسان مربوط مي شود که بنا به عقيده برخي محققان به عنوان اقوام (( آسيايي ))شهرت يافته اند و سراسر آسياي غربي از مديترانه تا ترکستان و دره سند را فرامي گيرد.
ولي در حقيقت مهمترين مقطع تاريخ خراسان در سرآغاز دوران تاريخي ايران با ورود اقوام ((آريايي)) به فلات ايران پيوند مي خورد . در اين واقعه که در اغاز هزاره اول ق.م اتفاق افتاد ، آريايي ها تازه وارداز طريق خراسان به سمت نجد ايران پيش رفتند و بخش اعظم آنها آنچنان که از توصيفات (( اوستا )) برمي آيد ، در خراسان و سيستان مستقر شدند و شايد به همين دليل است که عمده حوادث آغاز تاريخ ايرانيان که در دو منبع (( اوستا)) و (( شاهنامه فردوسي )) ذکر شده است در مشرق ايران و در واقع در خراسان بزرگ رخ مي دهد .
بسياري از محققان ، زادگاه ((زردشت)) را مشرق ايران و بوژه حدود خراسان مي دانند . برخي از داستانها و افسانه هاي محلي و از جمله داستان کاشتن سرو کاشمر در خراسان به ياد بود پذيرش آيين نو زردشت توسط ((ويشتاسپ)) نيز مؤيد اين نظر است . دياکونوف نيز محل پيدايش زبان اوستايي را در آسياي ميانه ، مشرق ايران ، افغانستان و خراسان کنوني مي داند .  

.:: جغرافياي طبيعي خراسان
موقعيت استان وسيع خراسان در شمال شرقي کشور بين 55 درجه و 17 دقيقه تا 61 درجه و 15 دقيقه طول شرقي و 30 درجه و 24 دقيقه تا 38 درجه و 17 دقيقه عرض جغرافيايي نيمکره شمالي قرار گرفته و از شمال و شمال شرق به جمهوري ترکمنستان با مرز مشترک حدود 751 کيلومتر ، از شرق به جمهوري اسلامي افغانستان با مرز مشترک حدود 619 کيلومتر ، از غرب به استانهاي گلستان ، سمنان و اصفهان و از جنوب به استانهاي سيستنان و بلوچستان ، کرمان و يزد محدود است . طول استان به خط مستقيم 750 کيلومتر و عرض متوسط آن حدود 420 کيلومتر است . خراسان بيش از 19% از خاک کشور رادر بر گرفته و مساحتي معادل 303513 کيلومتر مربع دارد .

.:: پستي وبلنديها
استان پهناور خراسان به سبب وسعت زياد ، از نظر شرايط طبيعي بسيار متنوع و هر يک از نواحي مختلف آن داراي ويژگيهاي خاصي است .بلندترين نقطه آن قله بينالود ، 3211متر و کم ارتفاع ترين نقطه آن در شمال سرخس ، 300 متر از سطح دريا ارتفاع دارد .
کوههاي خراسان دنباله ارتفاعات البرز به سمت مشرق است که به صورت قوسهاي موازي از شاه کوه آغاز شده و در جهت شمال غربي  به سوي جنوب شرقي تا ارتفاعات هندوکش افغانستان امتداد مي يابد .
در ميان اين رشته کوههاي موازي ، دره ها و دشتهاي وسيعي وجود دارد که گاه پهناي آن به حدود 200 کيلومتر مي رسد . امتداد اين رشته کوهها در برخي نواحي با برخورد به دره يا جلگه گسسته مي شود . آنچه در اين منطقه حائز اهميت است ، وجود دشتهاي حاصلخيز و آبادي چون : بجنورد ، شيروان ، قوچان ، چناران و مشهد است که در پهنه دشت سر سبزي بين دو رشته ارتفاعات موازي کپه داغ و هزار مسجد در شمال و آلاداغ و بينالود در جنوب به وجود آمده اند .

.:: آب و هوا
گستردگي استان و عواملي مانند وجود رشته کوههاي مرتفع و مناطق کويري ، دور از دريا و وزش بادهاي مختلف موجب گوناگوني آب و هوا در مناطق آن گرديده است .
در بيشتر بررسيهاي انجام گرفته از جمله مطالعات آمايش خراسان ، اين سرزمين به سه منطقه آب و هوايي شمال ، مرکز و جنوب تقسيم مي شود .
شمال خراسان بطور کلي داراي شرايط آب و هوايي معتدل و سرد کوهستاني است .اين منطقه حاصلخيز ترين و متراکمترين بخش استان از نظر جمعيت ، فعاليتهاي اقتصادي وامکانات زير بنايي است . که شامل شهرستانهاي بجنورد ، قوچان ، شيروان ، مشهد، درگز ، چناران و سرخس مي شود .
مساحت اين منطقه حدود پنجاه و هشت هزار کيلومتر مربع است که5/18% وسعت کل استان را تشکيل مي دهد . بيشتر جمعيت و امکانات اقتصادي و زير بنايي اين منطقه در اطراف مشهد و در محور مشهد  –قوچان قرار دارد.
منطقه مرکزي استان شامل شهرستانها ي سبزوار ، اسفراين ، نيشابور ، تربت حيدريه ، کاشمر، تربت جام ،تايباد و خواف است . و مساحتي در حدود 85هزار کيلومتر مربع دارد که 2/27 %استان را در بر مي گيرد .
اين منطقه داراي آب و هواي نيمه صحرايي ملايم بوده و فعاليت اصلي اقتصادي آن کشاورزي است که در دشتهاي وسيع دامنه هاي جنوبي بينالود تا کوير نمک و مناطق کويري مرز افغانستان انجام مي شود .اين دشتها از نظر آب وهوايي جزو مناطق خشک ونيمه خشک محسوب مي شوند و ميزان بارندگي در آنها بين 200 تا250 ميليمتر در سال است .
جنوب خراسان داراي آب و هواي خشک و نيمه صحرايي است .وسعت اين منطقه از شش شهرستان بيرجند ، طبس ، فردوس، گناباد، قائنات، و نهبندان تشکيل شده حدود170هزار کيلومتر مربع است که حدود نيمي از مساحت کل استان را در بر مي گيرد .
بررسي وضعيت بارندگي استان نشانگر اين است که در بيش از 90% استان توزيع مکاني و زماني بارشها و پراکندگي آنها يکنواخت و مشابه نيست ، ميزان ريزشهاي جوي به صورت باران و برف در 15%مساحت استان (نواحي شمال و شمال غربي )آن نسبتا زياد است به طوري که در برخي مناطق مجاور استان گلستان ، ميزان بارندگي گاه به بيش از 700 ميليمتردر سال مي رسد . ميانگين بارندگي سالانه اين ناحيه يبن 300 تا400 ميليمتر تغيير مي کند ولي در مناطق جنوبي ، شرقي و مرکزي که بيش از 85% مساحت خراسان را شامل مي شود ميزان بارندگي در اين مناطق تقريبا معادل 150 ميليمتر است .
تنوع آب و هوايي استان عبارت است از :
آب و هواي سرد کوهستاني و نيمه صحرايي سرد در شمال و شمال غرب
آب و هواي معتدل کوهستاني در مناطقي از شمال و شمال غرب و مرکز
آب و هواي نيمه صحرايي ملايم در شمال شرق ، مرکز و مناطقي از غرب و نيز مناطق کوهستاني جنوب
آب و هواي گرم صحرايي فراگير مناطق مرکزي به طرف جنوب وجنوب غرب

تقسيمات کشوري
.:: سابقه تقسيمات کشور ي در خراسان
در سال 800ه.ق نام خراسان بر تمام ايالات اسلامي در شرق کوير لوت تا هندوکوش به استثناي سيستان و بلوچستان و قهستان در جنوب اطلاق مي گرديده است .
پس از جنگ هرات در سال 1249 ه.ش خراسان به دو قسمت تجزيه شد و قسمتي که در غرب رود خانه هريرود واقع بود جزو ايران و شرق آن ضميمه افغانستان گرديد . در سال 1324ه.ق (1285ه.ش)ايران به چهار ايالت بزرگ تقسيم شد که عبارت بودند از آذربايجان ،کرمان و بلوچستان ، فارس و بنادر و خراسان و سيستان .
ار آن زمان تا سال 1316 ه.ش که اولين قانون تقسيمات کشوري در مجلس شوراي ملي تصويب گرديده بود که بر هر ايالت يک والي و در هر ولايت يک حاکم حکومت مي کرده است .
در سال 1316 بر اساس قانون تقسيمات کشوري مصوب مجلس شوراي ملي ، کشور به 10 استان و 49شهرستان تقسيم گرديدکه هر شهرستان شامل چند بخش و هر بخش شامل چند دهستان مي گرديد .خراسان نيز به 7شهرستان بجنورد ، بيرجند، سبزوار، قوچان، گناباد ، مشهد و تربت حيدريه تقسيم شد .
در سال 1329شهرستانهاي درگز . نيشابور ، فردوس و کاشمر نيز تشکيل شد .و شهرستانهاي استان به 11 شهرستان ارتقاء يافت .
درسال 1335 شهرستان درگز ضميمه قوچان گرديد و دو شهرستان تربت جام و طبس به وجود آمدند . در سال 1339 مجددا درگز به شهرستان تبديل شد . و شهرستانهاي شيروان و اسفراين نيز ايجاد شدند . در سال 1354  بخش باخرز تربت جام به مرکزيت شهر تايباد از بخش به شهرستان تبديل شد . در سال 1359 نام آن به تايباد تغيير يافت .
همچنين در سال 1359 بخش قائنات شهرستان بيرجند به شهرستان قائنات تبديل شد و تا سال 1362 خراسان شامل 17 شهرستان و 53 بخش و 211دهستان بوده است .
پس از تصويب قانون تعاريف و ضوابط تقسيمات کشوري در مجلس شوراي اسلامي به تاريخ 15/4/1362 و آيين نامه اجرايي آن در تاريخ 22/7/1363 مراحل اجرايي آن شروع و ابتداتامرحله اول آن يعني کارشناسي و بررسي و پيشنهاد دهستانها آغاز گرديد و در آبان ماه 1364 با حضور کليه کارشناسان تقسيمات کشوري مراکز استانهاي کشور در مشهد مقدس ، عمليات دهگردشي ، معاينه محلي ، کارشناسي و جمع بندي و پيشنهاد دهستانهاي شهرستان مشهد به عنوان نمونه در کل کشور انجام پذيرفت و دهستانهاي ديگر شهرستانها نيز پس ازآن مورد بررسي و کارشناسي و پيشنهاد قرار گرفت و به تدريج مورد تصويب هيات محترم دولت واقع شد به طور که تا پايان سال 1365خراسان داراي 213 دهستان گرديد .
با پايان يافتن مرحله اجرا ي مرحله اول اين قانون ، تشکيل شهرستانهاي نهبندان ، سرخس و خواف در تاريخ 14/5/1368 و چناران در 14/1/69 همزمان با بخشهاي شوسف ، مرز داران ، سنگان ، و گلبهار به تصويب رسيد . ايجاد بخشهاي ابخرز در شهرستان تايباد ، سربيشه در بيرجند ، سرحد در شيروان ، جوين ورودآب و خوشاب دزر سبزوار ، ميان جلگه در نيشابور ، زير کوه در قائنات ، فاروج در قوچان و جلگه زاوه در تربت حيدريه نيز به تدريج به تصويب رسيد و در پي آن تابعيت دهستانهاي استان در شهرستانهاي استان به 21و تعدادبخشها به 67رسيد .
ايجاد شهرستان فريمان نيز در سال 1372 همراه با بخش قلندر آباد مورد تصويب واقع شد و بخشهاي زوزن همراه دهستان کيبرو بستان در شهرستان خواف و نيم بلوک در قائنات ، بخش نصر آباد همراهدهستان کاريزان در تربت جام ، بخش گرمخان بادهستان گرمخان در شهرستان بجنورد ، بخش رخ با دهستان رقيچه در تربت حيدريه ، کاخک در گناباد و بخش رضئيه و دهستان کنه بيست در شهرستان مشهد ، بتدريج تصويب و ابلاغ شد.
در تاريخ 21/3/1374 ايجاد شهرستان بردسکن همراه با بخش انابد و دهستان درونه آن مورد تصويب قرار گرفت . ايجاد شهرستان جاجرم نيز در تاريخ 4/2/76 به تصويب رسيد .
در حال حاضر استان خراسان شامل 24 شهرستان ، 60 شهر ، 77بخش ، 225دهستان ، 4555روستا (آباديهاي داراي بيش از 20  خانوار جمعيت ) 21113مزرعه و 4200مکان است .

جمعيت استان
.:: جمعيت و اهميت آن
خراسان از گدشته هاي دور يکي از مراکز پر اهميت و بزرگ جمعيتي ايران زمين محسوب مي شده است و شهرهاي بزرگ آن چون : نسا  ، ابيورد ، نيشابور ، بيهق ، اسفراين و شهرتي گسترده داشته اند .با نگاهي به تاريخ اين سرزمين پهناور پي مي بريم که در گذشته شهرها ي مرو ، سمرقند، بخارا ، هرات ، بلخ وباميان نيز در قلمرو آن واقع بوده که متاسفانه در طول تاريخ از آن جدا شده اند . همچنين حوادث ناگوار ودلخراشي چون حمله مغولان ، تيموريان ، ازبکها و تاتارها ، جمعيت آن را دستخوش نوسانات زيادي کرده است ، چنانکه گاه به کلي نواحي پر جمعيت و آباد آن ، جمعيت خود را از دست داده است ، ولي بنا به موقعيت خاص خود دوباره به مرکز بزرگ جمعيتي تبديل شده است و همچنان پر آوازه به حيات خود ادامه داده است .
سير تکويني جمعيت براي تمامي شهرها ي خراسان يکسان نبوده است زيرا مراکز بزرگ جمعيتي چون نيشابور و سبزوار با تمام فراز و نشيبهايي که در طول تاريخ داشته اند ، موقعيت جمعيتي خود را همواره حفظ کرده اند در حالي که برخي شهرهاي بزرگ نظير سرخس و اسفراين که از قدمت تاريخي برخوردارند ، نتوانسته اند موقعيت گذشته خود را حفظ کنند .
ساير شهرهاي کهنسال خراسان نيز داراي موقعيت جمعيتي خوبي بوده اند ، از جمله قوچان که در طول تاريخ بارها تغيير محل داده و درگز که در گذشته داراي موقعيت تجار ي مهم و جمعيت فراواني بوده ودر سال 1290 هجري قمري حدود 18 هزار نفر جمعيت داشته است .
 شهر مشهد در سال 1031 هجري قمري حدود يکصد هزار نفر را در خود جاي داده بوده است که به سبب موقعيت زيارتي سياحتي خود به سرعت بر جمعيت آن افزوده شده است به طوري که در سرشماري سال 1375 پس از تهران بزرگ ، دومين مقام جمعيتي کشور را به خود اختصاص داده است .

.:: کليات جمعيت استان و نسبتهاي آن در آخرين سرشماري
سرشمار ي نفوس و مسکن سال 1375 جمعيت استان خراسان 6047169تن اعلام شد که از ترکيب 3036996مرد و3010173زن و در مجموع 1281864خانواده تشکيل شده است . بعد خانوار در اين استان 7/4 نفر ونسبت جنسي جمعيت آن 6/100 نفر مرد در برابر زن بوده است .
تعداد شهرنشينان 3434926 نفر و ساکنان روستاها 2612253نفر بوده اند . 2/37 %اين جمعيت در شهرستان مشهد ، 8/18 % در شهرستانهاي شمالي ، 5/32 % در شهرستانهاي مرکزي و تنها 5/11 % در شهرستانهاي جنوبي که بيش از نيمي از وسعت استان را در بر گرفته سکني گزيده اند .
همچنين 9/80 % جمعيت استان راجمعيت 6سال به بالا تشکيل داده اند که اين نسبت در نقاط شهر ي3/88 % و در نقاط روستايي 8/70 % بوده است .

.:: رشد جمعيت
نتايج سرشماري سال 1375 در مقايسه با سرشماري سالهاي گذشته ، کاهش شدد ميزان رشد جمعيت را نشان مي دهد به طوري که جمعيت استان خراسان از سال 1335 تا 1345 حدود 22در هزار از سال 1345تا 1355 حدود 26 در هزار و از سال 1355 تا 1365 حدود 49 در هزار رشد کرده حال آنکه در سرشماري سال 1370 اين رشد به 26 در هزار تنزل داشته و در سرشماري سال 1375 نسبت به سال 1370 مان رشد به 19 در هزار کاهش يافته است .
بررسي دقيق اين نوسان ، نشانگر حضور مهاجران افغاني و جنگ تحميلي و همچنين بالا بودن ميزان ولد در سالهاي اول بعد از انقلاب اسلامي (1360 تا1365 ) است . در سالهاي پس از 1370 تعدادي از مهاجران به سرزمين خود بازگشته اند و همچنين در ار برنامه هاي تنظيم خانواده ، رشد جمعيت از 49 در هزار در سرشماري 1365 به 13 در هزار در سرشماري 1375 رسيده است .

.:: نسبت جنسي
سال 1345 نسبت جنسي جمعيت استان 6/ 104 مرد در مقابل 100 زن بوده است . در سال 55 در شهرها در برابر 7/104 مرد 100زن و در روستاها 7/102 زن زندگي مي کرده اند که در مقايسه با کل کشور رقم کمتري را نشان مي دهد و نشانگر مهاجرت مردان جوياي کار به ديگر استانها بوده است . از سال 1355 به بعد اين نسبت کاهش مي يابد و در سال 1365 به 103 نفر ميرسد در حالي که در سطح کشور اين نسبت 105 نفر به 100 نفر بوده که دليل آن مهاجرتهاي مردان به اين استان بوده است .
اين تحول زمان ييشتر جلب توجه مي کند که آمار نشانگر تغيير آن از 105 نفر مرد در مقابل 100 زن در سال 1355 به 6/100 مرد در مقابل 100 زن در شهرها ودر روستاهاz3/103 مرد در برابر 3/97 زن در سال 75 است .مقايسه ترکيب خانوار و جمعيت استان در سالهاي بين 70 و 75 نشان مي دهد که بعد خانوار شهري و روستايي کاهش يافته که نتيجه پايين آمدن ميزان زاد وولد و نشانگر موفقيت در برنامه هاي تنظيم خانواده است .
با توجه به نحوه تقسيم گروههاي سني به دوران آمادگي (تا14سال) ، دوران فعاليت (15 تا 60 سال ) و دوران استراحت ( بالاتر از60 سال ) درصد سني جمعيت خراسان در سرشماري 1365 بدين ترتيب بوده است:
47 % جمعيت استان در گروه سني تا14 سال ، 5/49 %در گروه سني تا 60 سال و 3/3 % بالاتر ا60 سال بوده اند . در حالي که اين نسبتها در سطحکشور اين گونه بوده است گروه 14 سال 5/45% گروه تا60سال 5/51%و بالاتر از 60 سال 3%.
جمعيت شهري و روستايي :جمعيت ساکن درز شهرها از نظر توزيع و پراکندگي ، تراکم ، شيوه هاي زندگي، ترکيب و رشد با جمعيت روستايي تفاوت دارد .
جمعيت شهري در اغلب کشورهاي جهان نسبت به جمعيت روستايي در حال رشد و توسعه است . در استان خراسان نيز وضع بدين منوال بوده است . در اولين سرشماري جمعيت و مسکن کشور جمعيت شهري خراسان  21% از کل جمعيت بوده ، در حالي که در سال 1370 به حدود 51 %و در سال 1375 به 6/56%رسيده است .
سال سرشماري کل کشور استان خراسان
درصد شهر ي درصد روستايي درصد شهري درصد روستايي
1355 31 69 4/21 6/78
1365 54 46 4/48 7/51
1370 4/56 6/43 51 49

.:: تراکم جمعيت
مرقد منور حضرت ثامن الائمه (ع) و جاذبه هاي شهر مشهد جمعيتي معادل 2ميليون تن يعني يک سوم جمعيت استان را گرد بارگاه ملکوتيش حمع کرده است و جمعيت نسبي بيش از 170 نفر در هر کيلومتر مربع را در مشهد موجب شده است .
شکوفايي اقتصاد کشاورزي و وجود فرصتهاي شغلي مناسب موجب شده تا شهرستانهاي نيشابور ، قوچان ، کاشمر و شيروان ، بيش از 40 هزار نفر در هر کيلومتر مربع ، شهرستانهاي چناران ، تايباد . تربت جام ، بجنورد. اسفراين و سبزوار جمعيت نسبي بيش از 20 نفر در هر کيلومتر مربع و شهرستانهاي فريمان . در گز ، رخ ، خواف ، و گناباد جمعيتي بيش از 10 نفر در هر کيلومتر مربع را در خود جاي دهند .اما شهرستانهاي وسيع و نيمه کويري و صحرايي قاينات ، بيرجند .بردسکن و فردوس کمتر از 10 نفر در هر کيلومتر مربع و شهرستانهاي طبس و نهبندان جمعيتي حدود يک نفر در هر کيلومتر مربع را پذيرا بوده اند که نشانگر وسعت زياد ، اراضي غير قابل کشت و نبود فعاليتهاي اقتصادي مناسب در آنها مي باشد . مي توان گفت که هر چه از شهرستان مشهد به جانب غرب و جنوب غرب پيش مي رويم از تراکم کاسته و در نتيجه پراکندگي آباديها بيشتر مي شود.